فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 284
هاتفي از گوشه ميخانه دوش ، گفت ببخشند گنه مي بنوش لطف الهي بکند کار خويش ، مژده رحمت برساند سروش اين خرد خام به ميخانه بر ، تا مي لعل آوردش خون به جوش گر چه وصالش نه به کوشش دهند ، هر قدر اي دل که تواني بکوش لطف خدا بيشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه داني خموش گوش من و حلقه گيسوي يار ، روي من و خاک در مي فروش رندي حافظ نه گناهيست صعب ، با کرم پادشه عيب پوش داور دين شاه شجاع آن که کرد ، روح قدس حلقه امرش به گوش
اي ملک العرش مرادش بده
،
و از خطر چشم بدش دار گوش
تعبیر:
لطف خداوند شامل حالت شده است. توبه کن تا مژده ی بسیار خوبی به تو بدهند. انتظار و دوری به سر رسیده و به این خاطر دعاهایت می باشد. به نذری که کرده ای عمل کن. در راه خدا انفاق کن تا همیشه از چشم زخم ایمن باشی. | با پشتکار و تلاش به مقصود خود می رسی. ممکن است در این راه به سختی ها و مشکلاتی برخورد کنی که این طبیعی است. ناامید و مأیوس نشو. با کسانی که گمان می کنی دشمن تو هستند عاقلانه رفتار کن زیرا که چه بسا دچار اشتباه شده باشی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 369
ما ز ياران چشم ياري داشتيم ، خود غلط بود آن چه ما پنداشتيم تا درخت دوستي برگي دهد ، حاليا رفتيم و تخمي کاشتيم گفت و گو آيين درويشي نبود ، ور نه با تو ماجراها داشتيم شيوه چشمت فريب جنگ داشت ، ما غلط کرديم و صلح انگاشتيم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ، ما دم همت بر او بگماشتيم نکته ها رفت و شکايت کس نکرد ، جانب حرمت فرونگذاشتيم
گفت خود دادي به ما دل حافظا
،
ما محصل بر کسي نگماشتيم
تعبیر:
بیهوده روی دیگران حساب بازنکن . باید روی پای خودت بایستی و گرنه هیچ کس کمکی به تو نخواهد کرد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 73
روشن از پرتو رويت نظري نيست که نيست ، منت خاک درت بر بصري نيست که نيست ناظر روي تو صاحب نظرانند آري ، سر گيسوي تو در هيچ سري نيست که نيست اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب ، خجل از کرده خود پرده دري نيست که نيست تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردي ، سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند ، با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست من از اين طالع شوريده برنجم ور ني ، بهره مند از سر کويت دگري نيست که نيست از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش ، غرق آب و عرق اکنون شکري نيست که نيست مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز ، ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست شير در باديه عشق تو روباه شود ، آه از اين راه که در وي خطري نيست که نيست آب چشمم که بر او منت خاک در توست ، زير صد منت او خاک دري نيست که نيست از وجودم قدري نام و نشان هست که هست ، ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست که نيست
غير از اين نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
،
در سراپاي وجودت هنري نيست که نيست
تعبیر:
رنج و مصیبتی که گرفتار آنی، نتیجه ی اعمال خودت است و پشیمانی سودی ندارد. با امید به آینده کارها برای تو آسان خواهد شد. به تجربه ها و عقل خود اتکا داشته باش و به تواناییهای خود اعتماد کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 335
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم ، حاصل خرقه و سجاده روان دربازم حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنم ، خازن ميکده فردا نکند در بازم ور چو پروانه دهد دست فراغ بالي ، جز بدان عارض شمعي نبود پروازم صحبت حور نخواهم که بود عين قصور ، با خيال تو اگر با دگري پردازم سر سوداي تو در سينه بماندي پنهان ، چشم تردامن اگر فاش نگردي رازم مرغ سان از قفس خاک هوايي گشتم ، به هوايي که مگر صيد کند شهبازم همچو چنگ ار به کناري ندهي کام دلم ، از لب خويش چو ني يک نفسي بنوازم ماجراي دل خون گشته نگويم با کس ، زان که جز تيغ غمت نيست کسي دمسازم
گر به هر موي سري بر تن حافظ باشد
،
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم
تعبیر:
ملول و ناراحت هستی. فکر می کنی محرم راز و دوست صمیمی پیدا نمی شود تا در حل مشکلات به تو کمک کند. خودخوری و افسردگی را رها کن و به خود ایمان بیاور. راه نجات، شناخت توانایی های خود است. به هدف خود ایمان داشته باش تا به مقصود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 295
سحر به بوي گلستان دمي شدم در باغ ، که تا چو بلبل بي دل کنم علاج دماغ به جلوه گل سوري نگاه مي کردم ، که بود در شب تيره به روشني چو چراغ چنان به حسن و جواني خويشتن مغرور ، که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم ، نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ زبان کشيده چو تيغي به سرزنش سوسن ، دهان گشاده شقايق چو مردم ايغاغ يکي چو باده پرستان صراحي اندر دست ، يکي چو ساقي مستان به کف گرفته اياغ
نشاط و عيش و جواني چو گل غنيمت دان
،
که حافظا نبود بر رسول غير بلاغ
تعبیر:
غرور و تکبر را رها کن. دوره ی حسن و جوانی به زودی به سر خواهد آمد، بنابراین قدر لحظات خود را بدان تا دچار ندامت و پشیمانی نشوی. عاقبت اندیش باش و در زندگی تندروی نکن. از افراط و تفریط بپرهیز.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 265
برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز ، بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز روز اول رفت دينم در سر زلفين تو ، تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز ساقيا يک جرعه اي زان آب آتشگون که من ، در ميان پختگان عشق او خامم هنوز از خطا گفتم شبي زلف تو را مشک ختن ، مي زند هر لحظه تيغي مو بر اندامم هنوز پرتو روي تو تا در خلوتم ديد آفتاب ، مي رود چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو ، اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز در ازل داده ست ما را ساقي لعل لبت ، جرعه جامي که من مدهوش آن جامم هنوز اي که گفتي جان بده تا باشدت آرام جان ، جان به غم هايش سپردم نيست آرامم هنوز
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش
،
آب حيوان مي رود هر دم ز اقلامم هنوز
تعبیر:
نا امید نباش و دست از طلب بر ندار هرچند ممکن است دیر به آرزوهای خود برسی. فعلاً صبور و مقاوم باش. راه های مختلف را امتحان کن تا به مقصود خود دست یابی. در هر حال سعه ی صدر داشته باش و غم های روزگار را هیچ بدان.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 36
تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست ، دل سودازده از غصه دو نيم افتادست چشم جادوي تو خود عين سواد سحر است ، ليکن اين هست که اين نسخه سقيم افتادست در خم زلف تو آن خال سيه داني چيست ، نقطه دوده که در حلقه جيم افتادست زلف مشکين تو در گلشن فردوس عذار ، چيست طاووس که در باغ نعيم افتادست دل من در هوس روي تو اي مونس جان ، خاک راهيست که در دست نسيم افتادست همچو گرد اين تن خاکي نتواند برخاست ، از سر کوي تو زان رو که عظيم افتادست سايه قد تو بر قالبم اي عيسي دم ، عکس روحيست که بر عظم رميم افتادست آن که جز کعبه مقامش نبد از ياد لبت ، بر در ميکده ديدم که مقيم افتادست
حافظ گمشده را با غمت اي يار عزيز
،
اتحاديست که در عهد قديم افتادست
تعبیر:
مشکلات زندگی را بزرگ و غیر قابل حل ندان زیرا همه مشکلات در سایه ی تلاش و لطف خداوند حل خواهند شد. صبر و تحمل و ایمان به خدا را فراموش نکن و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 332
مزن بر دل ز نوک غمزه تيرم ، که پيش چشم بيمارت بميرم نصاب حسن در حد کمال است ، زکاتم ده که مسکين و فقيرم چو طفلان تا کي اي زاهد فريبي ، به سيب بوستان و شهد و شيرم چنان پر شد فضاي سينه از دوست ، که فکر خويش گم شد از ضميرم قدح پر کن که من در دولت عشق ، جوان بخت جهانم گر چه پيرم قراري بسته ام با مي فروشان ، که روز غم بجز ساغر نگيرم مبادا جز حساب مطرب و مي ، اگر نقشي کشد کلک دبيرم در اين غوغا که کس کس را نپرسد ، من از پير مغان منت پذيرم خوشا آن دم کز استغناي مستي ، فراغت باشد از شاه و وزيرم من آن مرغم که هر شام و سحرگاه ، ز بام عرش مي آيد صفيرم
چو حافظ گنج او در سينه دارم
،
اگر چه مدعي بيند حقيرم
تعبیر:
با اراده و محکم به پیش برو. در این راه به اراده و تصمیم های به جای خود اعتماد کن. سست اراده و ترسو نباش. ایمان و اراده ی محکم، بهترین یار و یاور تو است. تا به کسی اعتماد نکرده ای با او درد دل نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 241
معاشران ز حريف شبانه ياد آريد ، حقوق بندگي مخلصانه ياد آريد به وقت سرخوشي از آه و ناله عشاق ، به صوت و نغمه چنگ و چغانه ياد آريد چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقي ، ز عاشقان به سرود و ترانه ياد آريد چو در ميان مراد آوريد دست اميد ، ز عهد صحبت ما در ميانه ياد آريد سمند دولت اگر چند سرکشيده رود ، ز همرهان به سر تازيانه ياد آريد نمي خوريد زماني غم وفاداران ، ز بي وفايي دور زمانه ياد آريد
به وجه مرحمت اي ساکنان صدر جلال
،
ز روي حافظ و اين آستانه ياد آريد
تعبیر:
در هنگام سعادت و نیکبختی به یاد دیگران باش و به آنها کمک کن همانطور که انتظار کمک از دوستان داری. از تجربه ی دوستان به خوبی استفاده کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 374
بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم ، فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم اگر غم لشکر انگيزد که خون عاشقان ريزد ، من و ساقي به هم تازيم و بنيادش براندازيم شراب ارغواني را گلاب اندر قدح ريزيم ، نسيم عطرگردان را شکر در مجمر اندازيم چو در دست است رودي خوش بزن مطرب سرودي خوش ، که دست افشان غزل خوانيم و پاکوبان سر اندازيم صبا خاک وجود ما بدان عالي جناب انداز ، بود کآن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازيم يکي از عقل مي لافد يکي طامات مي بافد ، بيا کاين داوري ها را به پيش داور اندازيم بهشت عدن اگر خواهي بيا با ما به ميخانه ، که از پاي خمت روزي به حوض کوثر اندازيم
سخنداني و خوشخواني نمي ورزند در شيراز
،
بيا حافظ که تا خود را به ملکي ديگر اندازيم
تعبیر:
سعادت و نیکبختی به تو روی آورده است. غم و اندوه دنیا را رها کن و سخت نگیر. آنچه پیش آید خیر و صلاح تو در آن است. راه های مختلف را امتحان کن تا شادی و سرور تو بادوام باشد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 18 مهر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 177
نه هر که چهره برافروخت دلبري داند ، نه هر که آينه سازد سکندري داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست ، کلاه داري و آيين سروري داند تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مکن ، که دوست خود روش بنده پروري داند غلام همت آن رند عافيت سوزم ، که در گداصفتي کيمياگري داند وفا و عهد نکو باشد ار بياموزي ، وگرنه هر که تو بيني ستمگري داند بباختم دل ديوانه و ندانستم ، که آدمي بچه اي شيوه پري داند هزار نکته باريکتر ز مو اين جاست ، نه هر که سر بتراشد قلندري داند مدار نقطه بينش ز خال توست مرا ، که قدر گوهر يک دانه جوهري داند به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد ، جهان بگيرد اگر دادگستري داند
ز شعر دلکش حافظ کسي بود آگاه
،
که لطف طبع و سخن گفتن دري داند
تعبیر:
هر کسی نمی تواند به آسانی و بدون سعی و تلاش به هدف برسد. شرط پیروزی در به کار گرفتن اندیشه و کوشش انسان است. از تجربه ی دیگران نیز باید استفاده کرد. به نیازمندان و محتاجان باید کمک کنی تا در مواقع ضروری دچار مشکل نشوی.